![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( پنج شنبه 86/11/25 :: ساعت 7:0 صبح)
بهر درمان از چه رو نزد طبیبان می روی؟!
بانوی زخم خورده تاریخ، پ.ن : سلام... اومدم حلالیت بطلبم...اگه بدی یا خوبی ای دیدید حلال کنید... ان شاءالله تا چند روز دیگه راهیه دمشق هستم و نائب الزیاره شما... |
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( جمعه 86/11/19 :: ساعت 5:0 صبح)
آن آب که من بی تاب میتوانم یافت چیست جز گوارای دیدارت این تشنگی را چه پایان میتوان داد جز زلال جمالت این خستگی را کدام آسودن از یاد میتواند برد جز در حریم وصالت این آشفتگی را... این بی سامانی را... چه جز روی تو می تواند به سامان رساند... التماس دعا...یا علی...
|
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( پنج شنبه 86/11/4 :: ساعت 11:38 صبح)
ای باور ناپیدا در زلال دعاهایم... |
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( سه شنبه 86/7/10 :: ساعت 7:0 صبح)
تو آن مهربانترین پدری که هر چه فرزندش خطا کند چون به سوی او بازگردد هنوز پذیرای اوست و بزرگترین مولا که چون بنده اش از خانه او می گریزد خود میداند که باز راهی برای بازگشت دارد تو والاترین بخشنده ای که هر چه میبخشی کم نمی آوری و هر چه بخواهند خودداری نمیکنی و باز میدهی و می بخشی آنقدر که خواهنده شرمگین شود و از جود و عطای تو سر به زیر افکند و تو هنوز دست برآورده ای که ببخشی و بر سر یتیمکان بکشی...
سبحانک یا لا اله الا انت... الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب... پ. ن : تو این شبهای عزیز ، منم از دعای خیرتون بی نصیب نکنید... دعا کنید آخرین نجوا نباشه... اگه بود ، حلال کنید.... یا علی... |
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( چهارشنبه 86/6/14 :: ساعت 12:55 عصر)
خداوندا! بادا که بیشتر در پی تسلی دادن باشم تا تسلی یافتن، در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن، در پی دوست باشم تا دوست داشته شدن، چرا که با بخشیدن است که میگیرم، با فراموشی خویشتن است که خویشتن را باز می یابم، با بخشودن است که بخشایش به کف می آورم، با مردن است که به زندگی برانگیخته می شودم...
پ.ن : سلام....جاتون خالی نیمه شعبان رفتم پیش ولی نعمتمون امام رضا(ع)....
یه واقعه دردناک برای یکی از دوستای مهربونم(نورا) رخ داده! ازتون میخوام یه فاتحه برای شادی روح مادر این عزیز که مادر شهید هم هستن قرائت کنید... التماس دعا....یا علی...
|
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( چهارشنبه 86/6/7 :: ساعت 6:0 صبح)
الهی مصیبت من بر من گران است، تو رود جود خود بر من باران... الهی جرم من زیر حلم تو پنهان است، تو پرده ی عفو خود بر من گستران... *یا غیاث المستغیثین*
پ.ن : تبریک میگم ولادت آقامون...مولامون...صاحبمون رو...
التماس دعا... یا علی... |
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( دوشنبه 86/5/15 :: ساعت 8:0 صبح)
الهی و ربی من لی غیرک... التماس دعا...یا علی... |
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( شنبه 86/4/30 :: ساعت 7:0 صبح)
چیزهایی توی دلم هست که به زبان نمی آد... براش واژه ای نساخته اند ... خودم هم درست معنی اش را نمی فهمم چیزهایی از جنس دوست داشتن... خوبی دیگران را خواستن... غربت و تنهایی... دل شکستگی... چشم انتظاری... کسی که حرف دل را بفهمد و زبان دل را بلد باشد... چیزهایی که نه از جنس حرف و کلامند و نه از جنس... یا مولانا یا صاحب الزمان...
التماس دعا....یا علی...
|
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( جمعه 86/4/15 :: ساعت 6:0 صبح)
زبانی ناتوان را به پرسش و خواهش تو گماشته ام که خسته خاکی ترین التماس ها ؛ که آزرده سست ترین بافته ها ، که عفونت زده دروغ ترین بدگویی هاست ... التماس دعا...یا علی...
|
![]() |
![]() |
|
ساقی رضوان ( چهارشنبه 86/3/30 :: ساعت 7:0 صبح)
خدا تو را به ما قول داده دل هایمان را به آمدن تو خوش کرده خدا گریه هایمان را با وعده تو آرام ساخته خدا ناامیدی ها و دل مردگی هایمان را با امید تو زدوده است سلام بر تو ای باران فراگیر سلام بر تو ای ابر سایه گستر سلام بر تو ای آبشار خروشان سلام بر تو ای رحمت گسترده سلام بر تو ای آسمان بلند آشنایی...
|